ستايش بابا

سلام به همه دوستان عزیز .ستایش خانم ما الان یک سالش شده و ما تولدش رو در خانه عمه سانازش گرفتیم.جای همه شما خالی بود .دخترم الان ٦ تا دندون داره خیلی بلا شده و همش میگه هدا هدا نمیدونم شاید داره اسم مادرش رو صدا میزنه.حسابی تو تولدش کادو گیرش اومد.هم مامان جون فرشتش بهش کادو داد و هم خاله ها و عمه سانازش.شب خیلی خوبی بود.خدایا دخترم رو برای ما حفظ کن.

سلام به همه دوستان ستایش کوچولوی ما الان کم کم دراه حرف میزنه میگه بابا ، یک دو سه، گاو  و بعضی کلمات دیگه که ما هم نمیفهمیم چی میگه.ماشالله از این ور خونه می دوه آن ور خونه خیلی شیطون شده.همه چی بهش میدیم و اونم میخوره.فقط میوه هنوز خوب نمیخوره.توی قصریش پی پی میکنه ولی هنوز نمیتونه بگه که پی پی دارم.براش یه طوطی سخنگوی اسباب بازی خریدم.عاشقش شده.همش هی حرف میزنه و طوطی هم تکرار میکنه.خدایا خودت مواظب دخترم باش.

سلام به همه دوستان ببخشيد دوباره دير كردم.گرفتاريه ديگه .ستايش خانم ما سرماي خيلي بدي خورده بود و حسابي منو مامانش رو نگران كرده بود.خدا را شكر الان حالش خوبه.ميتونه اسم خودش رو صدا بزنه.بابايي بگه به خروس ميگه قولي قولي به اسب ميگه پيتكو پيتكو .تازه ياد گرفته منو مامانش رو ببوسه و هي چپ و راست ما رو ميبوسه.وقتي ميام اداره دلم براش ميشه يه زره. عصرا وقتي ميرم خونه پشت در منتظرمه .پدر سوخته حسابي خودش رو تو دل باباش جا كرده.توي اين مدت كه سرما خورده بود خيلي لاغر شد .دندون هم هنوز همون تعداد قبلي داره.خيلي بچه با محبتيه .عاشق مهمانه.قراره توي ماه محرم با مادرش بريم بوشهر خونه مامان بزرگش.خدايا براي همه الطافت تو رو شكر و سپاس ميگويم.خودت موا...